محروم شدن از ارث: راهنمای کامل قوانین، شرایط و نحوه اعتراض

محروم شدن از ارث: راهنمای کامل قوانین، شرایط و نحوه اعتراض

محروم شدن از ارث: آیا در قانون ایران چنین چیزی واقعاً امکان پذیر است؟

شاید بارها این جمله را شنیده باشید که شخصی با ناراحتی یا عصبانیت می گوید: از ارث محرومت می کنم! این عبارت، گویی ریشه ای عمیق در فرهنگ عامه دارد و در مواقع اختلافات خانوادگی، به سرعت به زبان می آید. اما آیا این تهدید یا خواسته، در نظام حقوقی ایران اعتبار دارد و واقعاً می توان کسی را به طور مستقیم از ارث محروم کرد؟ پاسخ حقوقی به این سوال، برای بسیاری تعجب آور است و با آنچه در باور عمومی جا افتاده، تفاوت های اساسی دارد. در ادامه، سفری خواهیم داشت به دنیای پیچیده قوانین ارث، تا دریابیم چه محدودیت هایی برای مورث در زمان حیات وجود دارد و چگونه می توان با ابزارهای قانونی، به هدفی مشابه «تنظیم سهم الارث» دست یافت و از بروز مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری کرد.

حقیقت حقوقی: آیا می توان کسی را مستقیماً از ارث محروم کرد؟

یکی از بزرگترین تصورات اشتباه در زمینه ارث و میراث، این باور رایج است که یک فرد می تواند به سادگی و با یک وصیت نامه یا اعلام شفاهی، یکی از وراث قانونی خود را به طور کامل از ارث محروم کند. در واقعیت حقوقی ایران، این امکان به هیچ وجه وجود ندارد و قواعد ارث جزو قوانینی هستند که جنبه آمره دارند و نمی توان بر خلاف آن ها عمل کرد. این بدان معناست که هیچ کس، حتی خود صاحب اموال، نمی تواند تعیین کند که کدام وارث، پس از فوت او، سهم الارثی دریافت نکند.

تبصره های ماده 837 قانون مدنی: پایانی بر یک باور اشتباه

برای فهم دقیق تر این موضوع، باید به ماده 837 قانون مدنی مراجعه کرد. این ماده به صراحت بیان می دارد: اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست. این ماده قانونی، اساس این حقیقت حقوقی را تشکیل می دهد که ارث بردن، یک حق قانونی و شرعی است که با فوت مورث، به صورت قهری به وراث منتقل می شود و هیچ اراده ای نمی تواند مانع تحقق این حق شود.

تأکید: قوانین ارث جزو قوانین آمره (ناشی از نظم عمومی و شرع) هستند و نمی توان خلاف آن ها وصیت کرد یا با توافقات شخصی، این قواعد را زیر پا گذاشت. حتی اگر وارثی با میل و اراده خود، وصیت نامه ای را که او را از ارث محروم می کند، امضا و تأیید نماید، باز هم این وصیت از نظر حقوقی باطل تلقی شده و سهم الارث او محفوظ خواهد بود. این یعنی، اگر پدر یا مادری فرزند خود را از ارث محروم کند و این موضوع را در وصیت نامه قید نماید، آن وصیت نامه در بخش مربوط به محرومیت، باطل است و فرزند می تواند سهم قانونی خود را مطالبه کند. این موضوع برای همسر و سایر وراث قانونی نیز صادق است.

موانع قانونی ارث بری: مواردی که شخص به حکم قانون از ارث محروم می شود

با وجود اینکه مورث نمی تواند کسی را به اراده خود از ارث محروم کند، اما شرایطی در قانون پیش بینی شده که تحت آن، برخی افراد به حکم قانون و به صورت قهری از ارث محروم می شوند. این تفاوت بین محروم کردن از ارث (که ارادی و غیرقانونی است) و محرومیت از ارث (که قهری و قانونی است) بسیار مهم است. این موارد خاص، که در قانون مدنی به آن ها اشاره شده، به شرح زیر هستند و شامل تصمیم شخصی مورث نمی شوند.

1. قتل عمدی مورث: ممنوعیت از ارث برای قاتل

یکی از بارزترین موانع ارث، قتل عمدی مورث توسط وارث است. ماده 880 قانون مدنی در این باره می گوید: قتل از موانع ارث است؛ بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع می شود، اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری. این قاعده، کاملاً منطقی به نظر می رسد، زیرا پذیرفته نیست که کسی از طریق ارتکاب یک جرم سنگین، به نفع مادی برسد.

برای مثال، اگر فرزندی به قصد کشتن، پدر خود را به قتل برساند، حتی اگر این قتل به صورت مستقیم (مباشرت) یا غیرمستقیم (تسبیب، مثلاً با اجیر کردن قاتل) انجام شود، از تمامی اموال پدرش محروم خواهد شد و سهم الارثی نخواهد برد. حتی اگر چند وارث در این قتل شریک باشند، همه آن ها از ارث محروم می شوند.

2. کفر وارث: تفاوت در توارث مسلمان و کافر

مورد دیگری که به موجب قانون مانع از ارث بردن می شود، تفاوت دین میان وارث و مورث است. بر اساس ماده 881 مکرر قانون مدنی: کافر از مسلم ارث نمی برد. این ماده بیانگر اصل عدم توارث بین کافر و مسلمان است؛ اما این قاعده یک طرفه است.

این یعنی اگر مورث (فرد فوت شده) مسلمان باشد و یکی از وراث او کافر باشد، وارث کافر از او ارث نمی برد. اما وضعیت برعکس آن صادق نیست؛ یعنی اگر مورث کافر باشد و وارث مسلمان باشد، وارث مسلمان از مورث کافر خود ارث می برد. این حکم به منظور حفظ و تقویت شریعت اسلامی وضع شده است.

3. ولد الزنا (فرزند نامشروع): محرومیت از ارث از والدین نامشروع

فرزندی که حاصل رابطه نامشروع (زنا) باشد، در اصطلاح حقوقی ولد الزنا نامیده می شود. این فرزند، به موجب قانون، از پدر و مادر خود که مرتکب زنا شده اند و نیز از خویشاوندان آن ها، ارث نمی برد. این حکم به دلیل عدم تعلق قانونی و شرعی این فرزند به والدین زانی و زانیه است.

بنابراین، حتی اگر رابطه نسبی زیستی وجود داشته باشد، از نظر حقوقی رابطه توارث برقرار نمی شود. البته این موضوع در مورد فرزندانی که از طریق لقاح مصنوعی یا روش های کمک باروری به دنیا می آیند و از نظر شرعی و قانونی شرایط خاص خود را دارند، متفاوت است.

4. لعان و تأثیر آن بر توارث

لعان یک اصطلاح فقهی و حقوقی است که در شرایط خاصی بین زوجین اتفاق می افتد. ماده 882 قانون مدنی به صراحت تأثیر لعان بر ارث را بیان می کند: بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمی برد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می برند.

لعان زمانی رخ می دهد که شوهر به همسر خود نسبت زنا بدهد یا فرزندی را که شرعاً متعلق به اوست، انکار کند و در محضر حاکم شرع، با ادای سوگندهای مخصوص، یکدیگر را لعنت کنند. نتیجه لعان، قطع رابطه زوجیت و حرمت ابدی ازدواج مجدد بین آن دو و همچنین قطع رابطه توارث بین آن هاست. مهم تر اینکه، در صورتی که لعان به خاطر انکار فرزند باشد، رابطه توارث بین پدر و آن فرزند قطع می شود؛ اما این فرزند از مادر و خویشان مادری خود ارث می برد و متقابلاً مادر و خویشان مادری نیز از او ارث خواهند برد.

در نظام حقوقی ایران، امکان محروم کردن مستقیم و صریح یک وارث از ارث توسط مورث وجود ندارد و هرگونه وصیت یا توافقی در این خصوص، باطل و بی اعتبار است. با این حال، مواردی وجود دارد که به حکم قانون و در شرایط خاصی مانند قتل عمدی مورث، کفر وارث، ولد الزنا بودن یا لعان، شخص به طور قهری از ارث محروم می شود.

راهکارهای هوشمندانه: مدیریت و تنظیم سهم الارث در زمان حیات

حال که مشخص شد محروم کردن از ارث به معنای حذف کامل یک وارث از فهرست وراث قانونی امکان پذیر نیست، این سؤال مطرح می شود که آیا هیچ راهکاری برای مدیریت و تنظیم سهم الارث در زمان حیات وجود ندارد؟ آیا شخصی که به هر دلیلی تمایل ندارد بخشی از اموالش پس از فوت به دست یکی از وراث برسد، محکوم به نادیده گرفتن این خواسته است؟

خبر خوب این است که پاسخ منفی است. گرچه نمی توان مستقیماً کسی را از ارث محروم کرد، اما می توان با مدیریت و برنامه ریزی هوشمندانه اموال در زمان حیات، به اهداف مورد نظر رسید. این راهکارها، که کاملاً قانونی هستند، به افراد این امکان را می دهند تا در چارچوب قانون، نسبت به آینده اموال خود تصمیم گیری کنند. در ادامه به معرفی این ابزارهای حقوقی می پردازیم:

1. وصیت تملیکی: تصرف در یک سوم اموال

یکی از رایج ترین و شناخته شده ترین ابزارهای حقوقی برای تصمیم گیری در مورد اموال پس از فوت، وصیت تملیکی است. در این نوع وصیت، مورث می تواند وصیت کند که حداکثر یک سوم از تمامی اموال و دارایی های او پس از فوت، به شخص یا اشخاص خاصی منتقل شود. این اشخاص می توانند یکی از وراث، همه وراث، یا حتی افراد غیر وارث باشند.

کاربرد اصلی وصیت تملیکی در بحث تنظیم سهم الارث این است که با اختصاص دادن یک سوم از اموال به شخص یا اشخاصی که مورث تمایل دارد، عملاً سهم الارث سایر وراث از باقی مانده اموال (دو سوم) کاهش پیدا می کند. این می تواند راهی برای افزایش سهم یک وارث خاص یا اختصاص بخشی از اموال به یک فرد غیر وارث باشد که مورث قصد حمایت از او را دارد.

نکته بسیار مهم این است که اگر وصیت نسبت به بیش از یک سوم اموال باشد، اجرای آن تنها با تنفیذ (رضایت و تأیید) سایر وراث، پس از فوت مورث، امکان پذیر است. در غیر این صورت، بخش مازاد بر ثلث، نافذ نخواهد بود. این یعنی مورث نمی تواند با وصیت تملیکی، تمام یا بخش عمده ای از اموال خود را از دایره ارث بری برخی وراث خارج کند، مگر اینکه سایر وراث با آن موافق باشند.

2. صلح عمری: انتقال مالکیت با حفظ حق انتفاع

صلح عمری یکی از قدرتمندترین و پرکاربردترین راهکارهای قانونی برای تنظیم اموال در زمان حیات است که می تواند اهداف مشابه محروم کردن از ارث را محقق کند. در این روش، مورث (مصالح) مالکیت یک یا چند مال مشخص (مانند ملک، خودرو، یا حساب بانکی) را به صورت قطعی و در زمان حیات خود، به شخص دیگری (متصالح، مثلاً یکی از فرزندان) منتقل می کند. اما یک شرط اساسی وجود دارد: حق انتفاع یا همان حق استفاده و بهره برداری از منافع آن مال، تا پایان عمر مورث، برای خود او باقی می ماند.

مزایای صلح عمری بسیار است. اول اینکه، مالکیت مال به صورت قطعی منتقل می شود و پس از فوت مورث، این مال دیگر جزو ماترک (اموال قابل تقسیم بین وراث) محسوب نمی شود. این کار عملاً مال را از دایره ارث خارج می کند و به این ترتیب، وراثی که مورد نظر مورث نیستند، سهمی از آن نخواهند برد. دوم اینکه، مورث تا پایان عمر خود می تواند از آن مال استفاده کند و نگران از دست دادن حق استفاده از اموال خود نباشد. مثلاً می تواند در خانه ای که صلح عمری کرده، تا پایان عمرش زندگی کند یا اجاره آن را دریافت کند.

صلح عمری برای اموال غیرمنقول (مانند زمین و خانه) حتماً باید در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود تا از اعتبار قانونی کامل برخوردار باشد و از بروز اختلافات آتی جلوگیری کند. این عمل غیرقابل رجوع است، مگر اینکه در متن صلح، حق فسخ یا رجوع برای مصالح (مورث) قید شده باشد. این راهکار به دلیل حفظ حقوق مورث در زمان حیات و انتقال قطعی مالکیت پس از فوت، گزینه بسیار محبوبی است.

3. بیع (خرید و فروش): انتقال رسمی یا صوری

فروش اموال به اشخاص در زمان حیات نیز راه دیگری است که مورث می تواند برای تنظیم سهم الارث از آن استفاده کند. در این روش، مورث می تواند یک یا چند مال خود را به یکی از وراث یا حتی به یک شخص ثالث، به صورت رسمی و با انعقاد عقد بیع (خرید و فروش) منتقل کند. با این کار، مال از مالکیت مورث خارج شده و جزو ماترک او نخواهد بود.

بیع می تواند به دو صورت انجام شود:

بیع مطلق: فروش عادی و قطعی

در بیع مطلق، فروشنده (مورث) مال خود را به صورت عادی و بدون هیچ شرطی، به خریدار (وارث یا شخص ثالث) می فروشد و مالکیت بلافاصله و به طور کامل منتقل می شود. این یک معامله معمولی است که هدف آن خارج کردن مال از ماترک است.

بیع مشروط: فروش با قید شرایط خاص

در بیع مشروط، طرفین می توانند شروطی را در قرارداد بگنجانند. به عنوان مثال، مورث می تواند خانه ای را به یکی از فرزندانش بفروشد، با این شرط که خریدار تنها پس از فوت فروشنده حق تصرف کامل و نقل و انتقال آن را داشته باشد. این نوع بیع، می تواند شبیه به صلح عمری باشد اما با ماهیت متفاوت (معامله با عوض). گاهی اوقات، این گونه بیع ها ممکن است به صورت صوری (ظاهری) انجام شوند، یعنی پولی بین طرفین رد و بدل نشود و هدف اصلی، صرفاً انتقال مالکیت برای مقاصد ارثی باشد. با این حال، برای اعتبار قانونی، باید تمامی ارکان و شرایط یک معامله صحیح (مانند قصد و رضا، اهلیت طرفین، معلوم بودن مبیع و ثمن) رعایت شود تا در آینده باطل اعلام نشود.

4. هبه (بخشش و هدیه): انتقال بلاعوض اموال

هبه به معنای بخشش یا هدیه دادن اموال به صورت رایگان به دیگری در زمان حیات است. مورث می تواند در زمان حیات خود، مقداری از اموال یا حتی تمام آن ها را به صورت هبه به یک یا چند نفر از وراث یا حتی به افراد غیر وارث ببخشد. با این کار، اموال هبه شده از مالکیت مورث خارج شده و پس از فوت، جزو ماترک او نخواهند بود.

نکته مهم در هبه، بحث قابلیت رجوع است. در برخی موارد، مانند هبه به فرزند یا همسر، این بخشش قابل رجوع نیست و هبه کننده نمی تواند مال بخشیده شده را پس بگیرد. در موارد دیگر، ممکن است حق رجوع وجود داشته باشد. ثبت رسمی هبه، به خصوص برای اموال غیرمنقول، برای اطمینان از اعتبار و جلوگیری از اختلافات آینده توصیه می شود. هبه، ابزاری است که با آن می توان پیش از فوت، توزیع اموال را تا حدودی مدیریت کرد.

5. وقف: خارج کردن مال از دایره ارث

وقف یکی از اعمال حقوقی است که می تواند برای خارج کردن یک مال از دایره ارث بری مورد استفاده قرار گیرد. در وقف، مورث (واقف) عین مال را از مالکیت خود خارج می کند و منافع آن را برای امور خیریه (وقف عام) یا برای اشخاص خاص (وقف خاص، مانند فرزندان یا نوادگان) اختصاص می دهد. با وقف، عین مال حبس شده و ملک طلق کسی نیست و تنها منافع آن مورد استفاده قرار می گیرد.

اثری که وقف بر ارث دارد این است که مال موقوفه، دیگر جزو ماترک واقف محسوب نمی شود و به وراث منتقل نمی گردد. این راهکار به خصوص برای افرادی که قصد دارند اموال خاصی را برای همیشه از توزیع بین وراث خارج کرده و به نفع یک هدف مشخص یا یک گروه خاص از افراد (به غیر از وراث قانونی) اختصاص دهند، بسیار کارآمد است. وقف نیز باید با رعایت شرایط و تشریفات خاص قانونی و شرعی انجام شود.

توصیه های کلیدی برای برنامه ریزی حقوقی دقیق

تصمیم گیری درباره اموال و آینده آن، به خصوص در مواجهه با موضوع ارث، یکی از حساس ترین و پیچیده ترین مسائل حقوقی است. همانطور که بررسی شد، «محروم کردن از ارث» به معنای رایج آن در قانون ایران جایگاهی ندارد، اما راهکارهای هوشمندانه ای برای «تنظیم سهم الارث» و مدیریت اموال در زمان حیات وجود دارد.

برای پیمودن این مسیر و اطمینان از صحت و اعتبار اقدامات قانونی، رعایت نکات زیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است:

  1. اهمیت مشاوره حقوقی تخصصی: هرگز بدون مشورت با یک وکیل متخصص در امور ارث و وصیت، اقدام به انتقال یا وصیت اموال خود نکنید. پیچیدگی های حقوقی، تفاوت های ظریف بین هر یک از روش ها و پیامدهای بلندمدت آن ها، نیازمند دانش و تجربه یک وکیل است. یک وکیل می تواند شرایط خاص شما را بررسی کرده و بهترین راهکار را متناسب با اهداف و نیازهایتان پیشنهاد دهد.
  2. تنظیم اسناد رسمی: برای جلوگیری از هرگونه ابهام، اختلاف یا دعوی در آینده، تمامی معاملات و وصیت نامه ها، به خصوص در مورد اموال غیرمنقول، باید به صورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی ثبت شوند. اسناد رسمی از اعتبار بالایی برخوردارند و کمتر مورد تردید یا انکار قرار می گیرند.
  3. بررسی شرایط منحصر به فرد: هر فرد و خانواده ای شرایط خاص مالی، خانوادگی و حتی عاطفی خود را دارند. راهکاری که برای یک شخص مناسب است، ممکن است برای دیگری کاربردی نباشد. بنابراین، از کپی برداری صرف از تجربیات دیگران پرهیز کنید و بر اساس مشورت با متخصص، راهکار اختصاصی خود را بیابید.
  4. ملاحظات مالیاتی: انتقال اموال از طریق روش های مختلف (وصیت، صلح، هبه، بیع) می تواند پیامدهای مالیاتی متفاوتی داشته باشد. قبل از هرگونه اقدام، در مورد هزینه های مالیاتی مرتبط با هر روش، اطلاعات کسب کنید یا از وکیل خود بخواهید که این جنبه را نیز برایتان شفاف سازی کند.
  5. پیشگیری از اختلافات آتی: در صورت امکان و در شرایط مناسب، شفافیت با وراث درباره تصمیمات گرفته شده، می تواند به کاهش کشمکش ها و اختلافات خانوادگی پس از فوت کمک کند. البته این موضوع به شرایط خاص هر خانواده بستگی دارد و باید با دقت و ظرافت انجام شود.

برنامه ریزی صحیح و آگاهانه در زمان حیات، نه تنها به تحقق خواسته های فرد در مورد اموالش کمک می کند، بلکه می تواند به حفظ آرامش و صلح میان بازماندگان نیز منجر شود.

نتیجه گیری: گامی آگاهانه به سوی آرامش آینده

در طول این بررسی جامع، درک کردیم که باور عمومی مبنی بر امکان محروم کردن مستقیم از ارث در نظام حقوقی ایران صحیح نیست. قانون مدنی، حق ارث بردن را برای وراث، حقی قهری و غیرقابل سلب می داند و هرگونه وصیت یا اراده ای که خلاف این اصل باشد، بی اعتبار است. این موضوع ریشه در قوانین آمره و شرعی دارد که بر نظم عمومی و عدالت اجتماعی تأکید می کنند.

اما این به معنای عدم توانایی در مدیریت اموال نیست. با وجود این محدودیت، ابزارهای حقوقی متعددی نظیر وصیت تملیکی تا یک سوم اموال، صلح عمری، بیع (خرید و فروش)، هبه (بخشش) و وقف، در اختیار افراد قرار دارد. این راهکارها به مورث اجازه می دهند تا در زمان حیات خود، به صورت قانونی و با اراده آزاد، نسبت به توزیع و سرنوشت اموالش تصمیم گیری کند و به اهدافی مشابه «تنظیم سهم الارث» دست یابد.

سفر به دنیای قوانین ارث، پیچیدگی ها و ظرافت های خاص خود را دارد. تصمیمات امروز شما در مورد اموالتان، نه تنها بر آینده دارایی هایتان تأثیر می گذارد، بلکه می تواند آرامش یا چالش های حقوقی را برای بازماندگان رقم بزند. از این رو، تاکید بر اهمیت برنامه ریزی حقوقی دقیق و مشاوره با وکلای متخصص در این زمینه، امری ضروری است. با قدم گذاشتن در مسیر صحیح حقوقی و بهره گیری از دانش متخصصان، می توان آینده ای آرام تر و شفاف تر را برای خود و خانواده رقم زد و از بروز اختلافات ناخواسته پیشگیری کرد.

سوالات متداول

آیا پدر می تواند فرزند خود را به طور کامل از ارث محروم کند؟

خیر، به موجب ماده 837 قانون مدنی، هیچ پدری نمی تواند فرزند خود را به طور کامل و مستقیم از ارث محروم کند. ارث بردن، حقی قانونی است که با فوت مورث، به صورت قهری به وراث منتقل می شود و هرگونه وصیت یا توافق بر خلاف آن، فاقد اعتبار است.

وصیت نامه مبنی بر محرومیت از ارث چه اعتباری دارد؟

وصیت نامه ای که در آن صراحتاً یکی از وراث از ارث محروم شده باشد، از نظر حقوقی باطل و بی اعتبار است. بخش مربوط به محرومیت، اجرا نمی شود و وارث می تواند سهم قانونی خود را مطالبه کند. اعتبار وصیت نامه فقط در حد یک سوم اموال و برای انتقال به اشخاص مشخص است و نه برای محروم کردن وراث.

تفاوت محروم کردن از ارث و محرومیت از ارث در چیست؟

محروم کردن از ارث به معنای اراده مورث (صاحب مال) برای حذف یک وارث از ارث است که این عمل در قانون ایران ممکن نیست. اما محرومیت از ارث به وضعیتی گفته می شود که شخص به حکم قانون و در شرایط خاصی (مانند قتل عمدی مورث، کفر وارث، ولد الزنا بودن یا لعان) به طور قهری از ارث محروم می شود و تصمیم مورث در آن نقشی ندارد.

آیا می توان همسر یا زن را از ارث محروم کرد؟

خیر، مانند سایر وراث، همسر نیز به موجب قانون، حق ارث بردن از همسر متوفی خود را دارد و هیچ کس نمی تواند همسر خود را به طور مستقیم از ارث محروم کند. سهم الارث همسر (چه زن و چه مرد) نیز جزو قوانین آمره است.

بهترین راهکار قانونی برای اینکه ارث به وارث ناخلف نرسد چیست؟

بهترین راهکار، استفاده از ابزارهای قانونی مدیریت اموال در زمان حیات است. این روش ها شامل وصیت تملیکی (تا یک سوم اموال)، صلح عمری (انتقال مالکیت با حفظ حق انتفاع تا پایان عمر)، بیع (فروش اموال به فرد دیگر)، هبه (بخشش اموال) و وقف می شود. با این اقدامات، می توان عملاً بخشی از اموال را از ماترک خارج کرده و به دست وارث مورد نظر نرساند. مشاوره با وکیل متخصص برای انتخاب بهترین روش ضروری است.

آیا می توان سهم الارث را به نفع شخص دیگری وصیت کرد؟

بله، مورث می تواند تا یک سوم از اموال خود را به نفع هر شخص حقیقی یا حقوقی (حتی یک وارث خاص یا یک فرد غیر وارث) وصیت تملیکی کند. با این کار، آن یک سوم از ماترک خارج شده و به وصیت له می رسد و عملاً سهم باقی وراث از دو سوم باقی مانده کمتر می شود.

اگر وارثی از ارث محروم شود، سهم او به چه کسی می رسد؟

اگر وارثی به حکم قانون (به دلیل موانع قانونی مانند قتل عمدی مورث) از ارث محروم شود، سهم الارث او به سایر وراث قانونی که در همان طبقه یا طبقات پایین تر قرار دارند و مانعی برای ارث بردن ندارند، می رسد. در واقع سهم او حذف نمی شود، بلکه بین دیگر ورثه تقسیم می گردد.

آیا می توان اموالی را به یکی از فرزندان بخشید تا دیگران سهم نبرند؟

بله، در زمان حیات، یک فرد می تواند اموال خود را از طریق هبه (بخشش) به یکی از فرزندان خود منتقل کند. با این کار، اموال هبه شده از مالکیت فرد خارج شده و پس از فوت، جزو ماترک او نخواهند بود و سایر فرزندان سهمی از آن نخواهند برد. البته باید به قابلیت رجوع در هبه توجه داشت.