موجبات و موانع ارث را نام ببرید
موجبات و موانع ارث را نام ببرید
موجبات (اسباب) ارث در قانون مدنی شامل نسب (رابطه خویشاوندی خونی)، سبب (رابطه زوجیت دائم) و در مواردی ولاء (ولایت) است. در مقابل، موانع ارث شرایطی هستند که مانع از ارث بردن وارث می شوند؛ از جمله قتل مورث، کفر، لعان، نسب نامشروع، وجود جنین، غایب مفقودالاثر بودن و بردگی (که در حال حاضر موضوعیت ندارد).

ارث یکی از کهن ترین و بنیادی ترین مباحث در نظام حقوقی هر جامعه ای به شمار می رود که با انتقال دارایی ها و تعهدات شخص پس از فوت او سروکار دارد. در حقوق ایران، قانون مدنی به تفصیل به احکام و مقررات مربوط به ارث، از جمله شرایط ارث بری و موانع آن، پرداخته است. شناخت دقیق این اصول برای هر فردی، چه به عنوان وارث و چه به منظور برنامه ریزی برای آینده، ضروری است. این مقاله با هدف تبیین جامع موجبات و موانع ارث، با استناد به مواد قانونی مربوطه و با رویکردی تحلیلی، نگاشته شده است. تلاش می شود تا مفاهیم پیچیده حقوقی به گونه ای روشن و قابل فهم ارائه گردد، بدون آنکه از دقت و اعتبار علمی مطلب کاسته شود.
موجبات (اسباب) ارث در قانون مدنی
قانون مدنی ایران در ماده ۸۶۱ به صراحت موجبات ارث را مشخص کرده است. این ماده بیان می دارد: «موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.» در ادامه، به بررسی تفصیلی هر یک از این موجبات اصلی و همچنین اشاره ای به «ولاء» به عنوان یک موجب تاریخی در قانون مدنی می پردازیم که هرچند در حال حاضر کاربرد محدودی دارد، اما بخشی از ساختار قانونی مبحث ارث را تشکیل می دهد.
۱. نسب (رابطه خویشاوندی)
نسب به معنای رابطه خونی و خویشاوندی است که از ولادت مشروع ناشی می شود. این رابطه، اساسی ترین و فراگیرترین موجب ارث در نظام حقوقی ماست. قانون مدنی وراث نسبی را به سه طبقه تقسیم می کند که وجود هر طبقه، مانع ارث بردن طبقه بعدی می شود؛ این مفهوم در اصطلاح حقوقی به عنوان حجب حرمانی شناخته می شود. شناخت این طبقات برای تعیین وراث قانونی و میزان سهم الارث آن ها حیاتی است.
- طبقه اول: شامل پدر، مادر، اولاد و اولادِ اولاد است. این طبقه، نزدیک ترین وراث نسبی به متوفی محسوب می شوند. اگر متوفی فرزند داشته باشد، نوه ها (اولادِ اولاد) تنها در صورتی ارث می برند که فرزند بلاواسطه (پدر یا مادرشان) فوت کرده باشد و آن ها جایگزین او شوند (مفهوم قائم مقامی).
- طبقه دوم: شامل اجداد (پدربزرگ و مادربزرگ) و خواهر و برادر و اولاد آن هاست. این وراث تنها در صورتی ارث می برند که هیچ فردی از طبقه اول وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر متوفی فرزند یا پدری داشته باشد، خواهر و برادر او از ارث محروم می شوند.
- طبقه سوم: شامل اعمام و عمات (عمو و عمه)، اخوال و خالات (دایی و خاله) و اولاد آن هاست. این گروه از وراث نیز تنها در صورت عدم وجود هیچ یک از وراث طبقات اول و دوم، وارث متوفی محسوب می شوند. به طور مشابه، اگر متوفی عمو یا عمه داشته باشد، فرزندان آن ها (عموزاده و عمه زاده) تنها در صورت فوت پدر یا مادر خود و قائم مقامی، ارث می برند.
اصل مهم در توارث نسبی، تقدم طبقه نزدیک تر بر دورتر است. این بدان معناست که تا زمانی که حتی یک نفر از طبقه اول وجود داشته باشد، وراث طبقه دوم و سوم ارث نمی برند و همین قاعده در مورد طبقه دوم نسبت به سوم نیز جاری است. این سیستم تضمین می کند که ارث ابتدا به نزدیک ترین افراد از نظر خونی منتقل شود و از پراکندگی بی رویه اموال جلوگیری می کند.
۲. سبب (رابطه سببی)
سبب، دومین موجب ارث است و به رابطه زوجیت دائم محدود می شود. ماده ۸۶۱ قانون مدنی به روشنی این رابطه را به عنوان یکی از اسباب توارث مطرح می کند. ارث بری زن و شوهر از یکدیگر دارای شرایط خاصی است که در ادامه توضیح داده می شود.
- زوجیت دائم: شرط اساسی برای ارث بردن زوجین از یکدیگر، وجود عقد نکاح دائم و صحیح در زمان فوت است. در نکاح منقطع (متعه یا صیغه)، زوجین از یکدیگر ارث نمی برند، مگر اینکه شرط ضمن عقد شده باشد که در این صورت نیز ماهیت ارثی ندارد بلکه نوعی دین است.
- عدم طلاق بائن: اگر طلاق از نوع بائن باشد، زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند، زیرا رابطه زوجیت به طور کامل قطع شده است. اما در طلاق رجعی، اگر یکی از زوجین در زمان عده فوت کند، دیگری از او ارث می برد، زیرا در مدت عده رجعی، رابطه زوجیت به طور کامل منقطع نشده و امکان رجوع وجود دارد.
- عدم رجوع در طلاق رجعی: اگر شوهر در طلاق رجعی از زن خود رجوع نکند و عده به پایان برسد، و پس از آن یکی از زوجین فوت کند، دیگری از او ارث نمی برد.
- قتل عمد توسط زوجین: در صورتی که یکی از زوجین عمداً دیگری را به قتل برساند، از ارث او محروم می شود، که این خود از موانع کلی ارث است و در بخش مربوط به موانع ارث مفصل تر توضیح داده خواهد شد.
سهم الارث زوجین نیز در قانون مدنی به روشنی بیان شده است: زوج (شوهر) در صورت نداشتن فرزند برای زوجه، نصف ترکه را ارث می برد و در صورت داشتن فرزند، یک چهارم. زوجه (همسر) نیز در صورت نداشتن فرزند برای زوج، یک چهارم ترکه را ارث می برد و در صورت داشتن فرزند، یک هشتم. این سهم الارث به همراه سهم وراث نسبی محاسبه و تقسیم می گردد.
۳. ولاء (ولایت)
ولاء از نظر تاریخی و فقهی یکی از اسباب ارث محسوب می شده، هرچند در قانون مدنی فعلی ایران، کاربرد عملی گسترده ای ندارد. ماده ۸۶۱ قانون مدنی با ذکر «نسب و سبب» به عنوان موجبات ارث، به طور صریح از ولاء نام نبرده است، اما در برخی مواد بعدی، اشاراتی به اقسام آن شده است که نشان دهنده ریشه فقهی این مفهوم در قانون ماست. ولاء در گذشته به سه نوع اصلی تقسیم می شده است:
- ولاء عتق: این نوع ولاء در مورد بردگان آزاد شده مطرح بوده است. در گذشته، اگر برده ای توسط مولای خود آزاد می شد و پس از آن بدون وارث فوت می کرد، مولای آزادکننده یا وراث او از وی ارث می بردند. با توجه به لغو بردگی در قوانین امروزی، این نوع ولاء هیچ موضوعیت و کاربرد عملی ندارد.
- ولاء ضمان جریره: این نوع ولاء بین دو نفر ایجاد می شد که با یکدیگر قرارداد «ضمان جریره» منعقد می کردند. بر اساس این قرارداد، یک نفر (ضامن جریره) متعهد می شد در صورت ارتکاب جرمی توسط دیگری (مضمون عنه) و عدم وجود عاقله برای او، دیه یا جبران خسارت را بر عهده گیرد و در مقابل، در صورت فوت مضمون عنه بدون وارث، از او ارث ببرد. این نوع ولاء نیز در حقوق کنونی به ندرت و با چالش های حقوقی فراوان مطرح می شود.
- ولاء امامت: این نوع ولاء در مواردی مطرح می شود که متوفی هیچ وارث نسبی، سببی و حتی هیچ یک از انواع ولاء پیشین را نداشته باشد. در چنین حالتی، امام (حاکم اسلامی) وارث او شناخته می شود و اموال او به بیت المال تعلق می گیرد. این مورد تنها نوع ولاء است که همچنان در نظام حقوقی ایران به شکل کاربردی وجود دارد و در واقع به معنای تصاحب اموال بلاوارث توسط دولت است.
با وجود اینکه ولاء از نظر تئوریک بخشی از مباحث ارث است، تأکید بر این نکته ضروری است که در عمل و در پرونده های حقوقی معاصر، موارد مربوط به نسب و سبب، ۹۹ درصد از دعاوی ارث را تشکیل می دهند و ولاء تنها در شرایط بسیار خاص و نادر (عمدتاً ولاء امامت) مطرح می شود.
موانع ارث در قانون مدنی
موانع ارث شرایطی هستند که با وجود اسباب ارث (نسب یا سبب)، از انتقال ارث به وارث جلوگیری می کنند. به عبارت دیگر، با وجود رابطه خویشاوندی یا زوجیت، به دلیل وجود یکی از این موانع، وارث از دریافت سهم الارث خود محروم می شود. قانون مدنی ایران به تفصیل به این موانع پرداخته است. ماده ۸۷۵ قانون مدنی بیان می دارد: «شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث می برد که نطفه آن حین الموت منعقد و زنده هم متولد شود اگر چه فوراً بعد از تولد بمیرد.» با این حال، علاوه بر این شرط اساسی، موانع دیگری نیز وجود دارد که در ادامه به آن ها می پردازیم.
۱. قتل (قتل مورث)
یکی از مهمترین موانع ارث، قتل عمد مورث توسط وارث است. ماده ۸۸۰ قانون مدنی در این خصوص مقرر می دارد: «قتل از موانع ارث است. بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع می شود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.»
- قتل عمد: این ماده به صراحت بر «عمدی» بودن قتل تأکید دارد. بنابراین، قتل شبه عمد یا خطای محض، مانع ارث نیستند، اگرچه ممکن است وارث قاتل از دیه مورث محروم شود. قصد و اراده وارث برای کشتن مورث، رکن اصلی این مانع است.
- قتل بالمباشره و بالتسبیب: قتل می تواند به طور مستقیم (بالمباشره) مانند شلیک گلوله یا ضرب و جرح منجر به فوت، یا به طور غیرمستقیم (بالتسبیب) مانند شهادت دروغ که منجر به اعدام مورث شود، صورت گیرد. در هر دو حالت، وارث قاتل از ارث محروم می گردد.
- استثنائات مهم:
- قتل مشروع: ماده ۸۸۱ قانون مدنی استثنائات این قاعده را بیان می کند: «در صورتی که قتل مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مانع ارث نمی شود.» این موارد شامل قتل در دفاع مشروع (موضوع ماده ۱۵۶ قانون مجازات اسلامی) یا قتلی که به حکم دادگاه صورت گرفته و وارث مجری حکم باشد (مثلاً قصاص یا اعدام)، می شود. همچنین، قتل مهدورالدم (کسی که خونش مباح شمرده شده) نیز مانع ارث نیست.
- قتل فرزند توسط پدر: قانون ایران (ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی) پدر یا جد پدری را در صورت قتل فرزند خود، قصاص نمی کند، بلکه مجازات تعزیری دارد. در مورد ارث نیز، فقها و حقوقدانان عموماً معتقدند که پدر با وجود قتل عمد فرزند، از او ارث می برد. این یک استثنا بر قاعده کلی ماده ۸۸۰ است و مبنای آن، جایگاه خاص پدر در فقه اسلامی است. این حکم در مورد مادر وجود ندارد و مادر قاتل از فرزند خود ارث نمی برد.
- وضعیت اولاد و اقوام قاتل: ماده ۸۸۵ قانون مدنی می افزاید: «اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده ۸۸۰ از ارث محروم می شوند محروم از ارث نمی باشند بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث می برد اگر وراث نزدیک تری باعث حرمان آنان نشود.» این ماده نشان می دهد که محرومیت از ارث صرفاً به خود قاتل محدود می شود و به وراث او سرایت نمی کند.
مطابق ماده ۸۸۰ قانون مدنی، قتل عمد مورث توسط وارث، خواه بالمباشره یا بالتسبیب، موجب محرومیت قاتل از ارث می گردد؛ مگر اینکه قتل به حکم قانون یا در دفاع مشروع باشد.
۲. کفر (کافر بودن وارث)
یکی دیگر از موانع مهم ارث در حقوق اسلامی و به تبع آن قانون مدنی ایران، کفر است. ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی به صراحت در این خصوص بیان می دارد: «کافر از مسلم ارث نمی برد و اگر در بین ورثه متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی برند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.»
- قاعده اصلی: یک کافر نمی تواند از یک مسلمان ارث ببرد. این قاعده یک طرفه است؛ به این معنا که مسلمان از کافر ارث می برد، اما کافر از مسلمان ارث نمی برد.
- حالت وارث مسلمان در میان ورثه کافر: اگر متوفی کافر باشد و تنها یک وارث مسلمان (حتی از طبقات دورتر) داشته باشد، تمام اموال او به وارث مسلمان می رسد و سایر وراث کافر، اگرچه از نظر طبقه و درجه نزدیک تر باشند، از ارث محروم می شوند. این حکم برای تشویق به اسلام و حمایت از وارث مسلمان وضع شده است.
- حالت متوفی مسلمان و وارث کافر: اگر متوفی مسلمان باشد و تنها وارث او کافر باشد، وارث کافر هیچ سهمی از ارث نمی برد و اموال متوفی به عنوان اموال بلاوارث به حاکم اسلامی (بیت المال) تعلق می گیرد.
- زمان ملاک اعتبار کفر و ایمان: ملاک تأثیر کفر و ایمان بر ارث، زمان فوت مورث است. یعنی وضعیت دینی وارث در لحظه فوت مورث، تعیین کننده ارث بری اوست. اگر وارث قبل از فوت مورث مسلمان شود، ارث می برد.
۳. لعان (ملاعنه)
لعان یک عمل حقوقی و شرعی است که در موارد خاصی منجر به قطع رابطه زوجیت و توارث می شود. ماده ۸۸۲ قانون مدنی در این باره می گوید: «بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و اجداد پدری ارث نمی برد و پدر و اجداد پدری هم از او ارث نمی برند؛ لیکن آن فرزند از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می برند.»
- تعریف لعان: لعان به معنای سوگند متقابل زوجین با ذکر لعن و نفرین است. این عمل در مواردی اتفاق می افتد که شوهر به زن خود نسبت زنا دهد یا فرزندی را که از او متولد شده است، از خود انکار کند، و برای ادعای خود شاهدی نداشته باشد. برای اثبات ادعا، زن و مرد باید در حضور قاضی به شیوه خاصی سوگند بخورند.
- اثرات لعان بر توارث:
- بین زوجین: به محض تحقق لعان، رابطه زوجیت به طور دائم قطع می شود (تحریم ابدی) و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند.
- بین فرزند و پدر: فرزندی که نسبش از پدر انکار شده، از پدر و خویشاوندان پدری (اجداد پدری، عموها، عمه ها و…) ارث نمی برد و بالعکس، پدر و خویشاوندان پدری نیز از آن فرزند ارث نمی برند.
- بین فرزند و مادر: رابطه ارث بری بین فرزند و مادر و خویشاوندان مادری (اجداد مادری، دایی ها، خاله ها و…) همچنان برقرار است و آن ها از یکدیگر ارث می برند.
- رجوع از لعان: ماده ۸۸۳ قانون مدنی بیان می کند که «اگر پدر بعد از لعان رجوع از لعان نماید، فرزند از او ارث می برد، ولی پدر از فرزند ارث نمی برد.» این رجوع باید با شرایط خاصی (مثلاً اقرار به فرزندی) صورت گیرد و تنها رابطه ارث بری فرزند از پدر را برقرار می کند، اما رابطه ارث بری پدر از فرزند یا رابطه زوجیت را احیا نمی کند.
۴. نسب نامشروع (ولادت از زنا)
یکی دیگر از موانع ارث، نسب نامشروع یا ولادت از زنا است. ماده ۸۸۴ قانون مدنی به صراحت در این خصوص بیان می دارد: «طفلی که از زنا متولد شده از پدر و مادر و اقوام آنها ارث نمی برد.» این حکم در راستای ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی است که می گوید: «طفل متولد از زنا ملحق به زانی نمی شود.»
- ممنوعیت توارث: بر اساس این مواد، فرزند متولد از زنا، از هیچ یک از والدین زناکار خود و نیز از هیچ یک از خویشاوندان پدری و مادری آن ها ارث نمی برد. به طور متقابل، والدین زناکار و خویشاوندانشان نیز از فرزند متولد از زنا ارث نمی برند. این حکم بر پایه این اصل حقوقی استوار است که در زنا، رابطه نسب شرعی و قانونی برقرار نمی شود و لذا آثار آن از جمله توارث نیز جاری نخواهد بود.
- استثناء: اگر رابطه نامشروع فقط از یک طرف (مثلاً مرد) ثابت شود و زن در آن رابطه اکراه شده باشد یا به شبهه (یعنی با تصور اینکه رابطه مشروع است) مرتکب شده باشد، در این صورت، طفل متولد شده فقط از طرفی که رابطه برای او نامشروع بوده، ارث نمی برد. اما از طرفی که رابطه برای او مشروع یا به شبهه بوده، ارث می برد. به عبارت دیگر، رابطه نسب و توارث از طرفی که زناکار نیست، برقرار است.
تأکید بر این نکته حائز اهمیت است که این محرومیت از ارث، صرفاً به دلیل عدم وجود نسب قانونی و شرعی است، نه مجازات طفل؛ زیرا طفل در این ماجرا هیچ گناهی مرتکب نشده است.
۵. جنین (وجود جنین)
وجود جنین در زمان فوت مورث، هرچند که در لحظه فوت هنوز متولد نشده باشد، می تواند بر تقسیم ارث تأثیرگذار باشد و در برخی موارد تقسیم ارث را به تأخیر بیندازد. ماده ۸۷۸ قانون مدنی در این خصوص می فرماید: «هرگاه در حین فوت مورث، جنینی موجود باشد که اگر وارث متولد شود مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر گردد تقسیم ارث به عمل نمی آید تا وضعیت حمل معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از وراث نباشد و آن ها بخواهند ترکه را تقسیم کنند باید برای حمل حصه ای که مساوی سهم دو پسر باشد کنار گذارند و اگر جنین سقط شود یا مرده متولد گردد، سهم او به سایر وراث برمی گردد.»
- شرایط ارث بردن جنین:
- تشکیل نطفه در زمان فوت مورث: نطفه جنین باید در زمان فوت مورث منعقد شده باشد.
- زنده متولد شدن: جنین باید زنده متولد شود، حتی اگر بلافاصله پس از تولد فوت کند. ملاک زنده بودن، هرچند برای مدت کوتاهی باشد، کافی است.
- تأثیر بر تقسیم ارث:
- مانع ارث بودن جنین: اگر وجود جنین (در صورت زنده متولد شدن) مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر شود (مانند کاهش سهم همسر یا حجب حرمانی برای خواهر و برادر)، تقسیم ارث به تأخیر می افتد تا وضعیت جنین (زنده یا مرده متولد شدن) مشخص گردد.
- عدم مانعیت جنین: اگر جنین مانع ارث هیچ یک از وراث نباشد، اما وراث بخواهند ارث را تقسیم کنند، باید سهم الارثی معادل سهم دو پسر (به جهت احتیاط، زیرا ممکن است جنین پسر باشد و یا دوقلو باشد) کنار گذاشته شود. پس از تولد و مشخص شدن وضعیت جنین (جنسیت و تعداد)، سهم واقعی او پرداخت شده و مابقی (در صورت اضافه بودن) به سایر وراث برگردانده می شود.
این تمهید قانونی برای حفظ حقوق جنین و جلوگیری از تضییع سهم الارث او پیش بینی شده است.
۶. غایب مفقودالاثر
غایب مفقودالاثر به کسی اطلاق می شود که از غیبت او مدت زیادی گذشته و از او هیچ خبری نباشد. وضعیت ارث بری چنین شخصی از مورث، یا وضعیت ارث بردن وراث او در صورت فوت غایب، دارای پیچیدگی های خاص خود است. ماده ۸۷۹ قانون مدنی مقرر می دارد: «اگر بین وراث، غایب مفقودالاثری باشد سهم او کنار گذاشته می شود تا وضعیت او معلوم شود و در صورتی که معلوم شود قبل از مورث فوت کرده سهم او به سایر وراث برمی گردد و الا به خود او یا به وراث او می رسد.»
- نگهداری سهم الارث: اگر در میان وراث متوفی، شخصی غایب مفقودالاثر وجود داشته باشد، سهم الارث او باید تا زمان تعیین تکلیف نهایی وی (یعنی مشخص شدن زنده بودن یا فوت او) کنار گذاشته شود و دیگر وراث حق تصرف در آن را ندارند.
- تأثیر زمان فوت:
- فوت قبل از مورث: اگر بعداً مشخص شود که غایب، قبل از مورث فوت کرده است، سهم الارث کنار گذاشته شده او به سایر وراث موجود (در زمان فوت مورث) برمی گردد و بر اساس قواعد ارث، میان آن ها تقسیم می شود.
- فوت بعد از مورث یا زنده بودن: اگر مشخص شود که غایب پس از مورث فوت کرده است، یا اینکه همچنان زنده است، سهم الارث کنار گذاشته شده به خود او (اگر زنده باشد) یا به وراث قانونی او (اگر فوت کرده باشد) تعلق می گیرد.
برای تعیین وضعیت نهایی غایب مفقودالاثر، فرآیندهای قانونی خاصی از جمله انتظار مدت زمان مشخص (معمولاً ۱۰ سال از تاریخ آخرین خبر) و درخواست صدور حکم موت فرضی از دادگاه وجود دارد.
۷. برده بودن (عدم موضوعیت فعلی)
برده بودن از نظر تاریخی و فقهی، یکی از موانع ارث به شمار می رفته است. در حقوق اسلامی، برده به دلیل عدم برخورداری از اهلیت کامل مالکیت و استقلال حقوقی، نمی توانسته از فرد آزاد ارث ببرد و همچنین فرد آزاد از برده ارث نمی برده است. با این حال، باید تأکید کرد که در قانون مدنی فعلی ایران، که بر مبنای فقه اسلامی تدوین شده، موضوع بردگی به دلیل لغو جهانی و داخلی آن، هیچ گونه موضوعیت عملی ندارد. نظام جمهوری اسلامی ایران، برده داری را ممنوع و غیرقانونی اعلام کرده است. لذا، این ماده تنها جنبه تاریخی و تئوریک دارد و در عمل هیچ اثری در پرونده های ارث امروزی ندارد.
تمایز موانع ارث با حجب و محرومیت از ارث با وصیت
در مبحث ارث، اصطلاحاتی وجود دارند که ممکن است در نگاه اول شبیه به یکدیگر به نظر برسند، اما از نظر حقوقی دارای تفاوت های ماهوی و آثار متفاوتی هستند. تمایز بین «موانع ارث»، «حجب» و «محرومیت از ارث با وصیت» برای درک صحیح قواعد توارث بسیار حیاتی است.
۱. حجب (Hajb)
حجب به معنای محروم شدن یک وارث از تمام یا قسمتی از سهم الارث خود به دلیل وجود وارث دیگر است. حجب برخلاف موانع ارث، اساساً ایرادی بر اصل صلاحیت وراثت نیست، بلکه یک قاعده مربوط به نحوه تقسیم ارث است که بر اساس نزدیکی و دوری طبقات و درجات وراث تنظیم شده است. حجب به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- حجب حرمانی: این نوع حجب به معنای محرومیت کامل یک وارث از ارث است. زمانی اتفاق می افتد که وجود یک وارث نزدیک تر در طبقه مقدم، وارث دورتر را به طور کلی از ارث محروم کند. به عنوان مثال:
- با وجود حتی یک فرزند یا نوه (اولاد اولاد)، خواهران و برادران متوفی و اولاد آن ها از ارث محروم می شوند.
- با وجود پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ (اجداد) از ارث محروم می شوند.
- با وجود یک نفر از طبقه اول، تمامی وراث طبقه دوم و سوم محروم می گردند.
تفاوت با موانع ارث: در حجب حرمانی، وارثِ محروم شده، اصالتاً واجد شرایط ارث بری است، اما به دلیل تقدم دیگری، نوبت به او نمی رسد. در حالی که در موانع ارث، وارث به دلیل یک ایراد ذاتی (مانند قتل یا کفر) از اساس صلاحیت ارث بری را از دست می دهد.
- حجب نقصانی: این نوع حجب به معنای کاهش سهم الارث یک وارث به دلیل وجود وارث دیگر است. در این حالت، وارث به طور کامل محروم نمی شود، بلکه سهم او کمتر از حالت عادی می گردد. به عنوان مثال:
- اگر متوفی دارای فرزند باشد، سهم الارث زوج (شوهر) از نصف به یک چهارم کاهش می یابد و سهم الارث زوجه (همسر) از یک چهارم به یک هشتم. در این حالت، فرزندان متوفی، حاجب نقصانی برای زوجین محسوب می شوند.
- وجود مادر به عنوان حاجب نقصانی برای خواهران و برادران متوفی در برخی موارد.
تفاوت با موانع ارث: در حجب نقصانی، وارث همچنان ارث می برد، اما سهم او به دلیل قواعد خاص تقسیم ارث و وجود وراث دیگر، کاهش می یابد. موانع ارث اما به طور کلی حق ارث بری را سلب می کنند.
۲. محرومیت از ارث با وصیت
مسئله محروم کردن وارث با وصیت، یکی از چالش برانگیزترین مباحث در حوزه ارث است و با موانع قانونی ارث تفاوت اساسی دارد. در قانون مدنی ایران، اصل بر این است که افراد نمی توانند وارث قانونی خود را به طور کامل از ارث محروم کنند. این موضوع بر پایه قواعد فقهی و حقوقی است که حق ارث را نوعی حق الهی و غیرقابل سلب می داند.
- حدود وصیت: ماده ۸۴۳ قانون مدنی تصریح می کند: «وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر با اجازه وراث و اگر بعض از ورثه اجازه ندهند فقط نسبت به سهم آن ورثه نافذ نیست.» این بدان معناست که فرد می تواند در وصیت نامه خود، حداکثر تا یک سوم (ثلث) اموالش را به هر نحو که می خواهد (مثلاً به یک شخص خاص، به امور خیریه، یا حتی برای محروم کردن یک وارث از این یک سوم) تعیین تکلیف کند.
- عدم نفوذ وصیت برای محرومیت کامل: اگر شخصی در وصیت نامه خود بنویسد که «فرزندم را به طور کامل از ارث محروم می کنم»، این وصیت فقط تا سقف یک سوم اموال متوفی نافذ است و نسبت به مازاد بر ثلث، نیازمند تنفیذ و اجازه تمامی وراث است. در صورتی که وراث اجازه ندهند، این وصیت در خصوص مازاد بر ثلث باطل است و وارث مذکور سهم قانونی خود را از دو سوم باقی مانده دریافت خواهد کرد.
- تفاوت با موانع ارث: موانع ارث (مانند قتل یا کفر)، مستقیماً از جانب قانون وضع شده اند و خارج از اراده مورث هستند. این موانع، صلاحیت فرد را برای ارث بری از بین می برند. اما محرومیت از ارث با وصیت، تلاشی از جانب مورث است که فقط در محدوده یک سوم اموالش معتبر است و نمی تواند به طور کامل قواعد آمره ارث را نقض کند. این تمایز نشان می دهد که ارث یک حق عمومی و قانونی است که جز در موارد استثنایی و مشخص شده در قانون، قابل سلب نیست.
نتیجه گیری و جمع بندی
در نظام حقوقی ایران، ارث فرآیندی پیچیده است که بر مبنای اصول دقیق قانونی و فقهی استوار گردیده. شناخت موجبات و موانع ارث، ارکان اساسی این فرآیند محسوب می شوند و درک آن ها برای هر ذینفعی ضروری است. موجبات ارث که شامل نسب (رابطه خویشاوندی خونی)، سبب (رابطه زوجیت دائم) و به صورت محدود ولاء هستند، روابطی را تعریف می کنند که بر اساس آن ها افراد مستحق ارث می شوند. این اسباب، مسیر اصلی انتقال ثروت و تعهدات را پس از فوت شخص تعیین می کنند و نقش حیاتی در حفظ پیوندهای خانوادگی و اجتماعی دارند.
در مقابل، موانع ارث شرایطی استثنایی هستند که با وجود روابط نسبی یا سببی، مانع از ارث بری وارث می شوند. این موانع، همچون قتل عمد مورث، کفر، لعان، نسب نامشروع، وجود جنین، و غایب مفقودالاثر بودن، بر اساس عدالت و موازین شرعی و حقوقی وضع شده اند تا از سوءاستفاده یا تضییع حقوق سایر ورثه جلوگیری کنند. هر یک از این موانع دارای شرایط و استثنائات خاص خود هستند که نیازمند دقت و بررسی موشکافانه است. علاوه بر این، تمایز میان موانع ارث با مفاهیمی چون حجب (حرمانی و نقصانی) و تلاش برای محروم کردن وارث از طریق وصیت، که هر یک دارای آثار حقوقی متفاوتی هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
توضیحات ارائه شده در این مقاله، نشان دهنده ابعاد گسترده و گاه پیچیده مباحث ارث در قانون مدنی است. با توجه به حساسیتی که در تعیین سهم الارث هر یک از ورثه و پیشگیری از بروز اختلافات وجود دارد، توصیه می شود در مواجهه با هرگونه ابهام یا چالش حقوقی در زمینه ارث، از مشاوره های حقوقی تخصصی بهره برداری شود. یک وکیل متخصص می تواند با در نظر گرفتن جزئیات پرونده و استناد به مواد قانونی مربوطه، بهترین راهکار را برای احقاق حقوق وراث ارائه دهد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "موجبات و موانع ارث را نام ببرید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "موجبات و موانع ارث را نام ببرید"، کلیک کنید.